*❤*دختــران دریـــا*❤*

به وبلاگ ما خوش آمدید ...

 

 

توي آسمون دنيا هر کسي ستاره داره
چرا وقتي نوبت ماست آسمون جايي نداره 
واسه من تنهايي درده
درد هيچ کس رو نداشتن
هر گل پژمرده اي رو
تو کوير سينه کاشتن
ديگه باور کردم این رو

که بايد تنها بمونم
تا دمه لحظه مردن
شعر تنهايي بخونم

 

[ دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:,

] [ 18:9 ] [ nakednight ]

[ ]

 

 

 

من دلم می خواهد ساعتی غرق درونم باشم!!

عاری از عاطفه ها...

تهی از موج و سراب...

دورتر از رفقا...

خالی از هرچه فراق!!

من نه عاشق هستم ؛

و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من...

من دلم تنگ خودم گشته و بس...!

 

 

[ چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:,

] [ 11:59 ] [ ❤سايـــه و نستــرن❤ ]

[ ]

 

چه بی تابانه می خواهمت ای دوریت آزمون تلخ زنده بگوری

چه بی تابانه تو را طلب می کنم

بر پشت سمندی گویی نوزین که قرارش نیست

و فاصله تجربه یی بیهوده است

بوی پیرهنت اینجا 

و اکنون کوه ها در فاصله سردند

دست در کوچه و بستر

حضور مانوس دست تو را می جوید

و به راه اندیشیدن یاس رج می زند

بی نجوای انگشتانت فقط و جهان از هر سلامی خالی است  

 

احمد شاملو

 

[ چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:,

] [ 1:36 ] [ ❤سايـــه و نستــرن❤ ]

[ ]

 

شیشه ی عطر بهار، لب دیوار شکست ...
و هوا پر شده از بوی خدا

همه جا آیت اوست

دیدنش آسان است

سخت آن است که نبینی او را ...

[ سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:,

] [ 23:4 ] [ ❤سايـــه و نستــرن❤ ]

[ ]

من آمده ام ...
من از صدای سوزان مشرق ،

از بادیه های صمیمی آفتاب ،
از قبایل عاشقان کهن می آیم ...
پنجره را باز کن...
ای شکوه قامتت معنی زلال عشق...
بر من بتاب تا سبز شوم تا خون خوب طراوت در
خیابانهای اندامم جاری شود

پنجره را باز کن...
بگذار تا نگاهت سفر کنم تا کوچه های قدیمی،
تا باغ های پر گل ...
به التهاب پاهایم بنگر که من از وارثان مجنونم ،

به دل بنگر که آنجا مغاک قدیمی عشق است ...
پنجره را باز کن...
اینک دل در قربانگاه چو قربانی استاده است ...
بگذار زخم عمیق نهایت حکایت عشق و عشق های
عتیق را زنده کند ...

[ سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:,

] [ 1:18 ] [ ❤سايـــه و نستــرن❤ ]

[ ]

 

 

من نمی دانم و همین درد مرا سخت می آزارد

که چرا انسان، این دانا این پیغمبر

در تکاپوهایش، چیزی از معجزه آن سوتر

ره نبردست به اعجاز محبت، چه دلیلی دارد؟

چه دلیلی دارد که هنوز

مهربانی را نشناخته است؟

و نمی داند در یک لبخند، چه شگفتی هایی پنهان است!

من بر آنم که در این دنیا

خوب بودن – به خدا – سهل ترین کار است

و نمی دانم که چرا انسان،

تا این حد با خوبی بیگانه است ...

و همین درد مرا سخت می آزارد ...!

 فریدون مشیری

[ دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:,

] [ 20:15 ] [ ❤سايـــه و نستــرن❤ ]

[ ]

 

 

«زندگی«
 
»زندگی »دفتری از «خاطره هاست«
 
خاطراتی شیرین
 
خاطراتی مغشوش
 
خاطراتی که زتلخی رگ جان میگسلد...
 
ما زاقلیمی پاک
 
که بهشتش نامند
 
به چنین رهگذری آمده ایم.
 
گذری «دنیا» نام
 
که ز «نامش» پیداست
 
مایه ی پستی هاست.
 
ما زاقلیم ازل ناشناسانه بدین «دیْر خراب» آمده ایم
 
چو یکی تشنه به دیدار سراب امده ایم
 
ما در آن روز نخست
 
پاک و تنها بودیم
 
خبری از زن و معشوقه و فرزند نبود
 
یک زمان میدانستیم
 
پدر و مادر و معشوقه و فرزندی هست
 
خواهر و همسر دلبندی هست...
 
«زندگی »دفتری از «خاطره هاست»
 
خاطراتی که زتلخی رگ جان میگسلد...
 

ادامه مطلب

[ دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:,

] [ 2:16 ] [ ❤سايـــه و نستــرن❤ ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه

دانلود آهنگ جدید