بریده ام از تو
از احساست
از خیالت ...
هر چند دلتنگی ات هجوم می آورد ... مدام
به قلب کوچکم و راحتم نمی گذارد
اما ...
تو برو ... با خیال راحت
نگران من و لحظه هایم نباش
من روزهایم را زنده گی می کنم!
نه به معنای تمام زندگی،
اما ...
همین هم مرا کافیست ...!
تمرین می کنم نبودنت را
شاید چون درس های سخت اما شیرین مدرسه
ملکه ذهنم شود نداشتنت ...!
نظرات شما عزیزان:
يـــــافتــــنـمان هُــنر نـــــبود ! هُـــنر ايــن اسـت ؛
هــــمـديــــگـر را "گــُــــم" نـکنــــيم
و نام تو
ورد زبان کوچه خاموشی
امشب
تکلیف پنجره
بی چشمهای باز تو روشن نیست!.
(قیصر امین پور)
بیایید از عشق صحبت کنیم
تمام عبادات ما عادت است
به بیعادتی کاش عادت کنیم
چه اشکال دارد پس از هر نماز
دو رکعت گلی را عبادت کنیم؟
به هنگام نیّت برای نماز
به آلالهها قصد قربت کنیم
چه اشکال دارد در آیینهها
جمال خدا را زیارت کنیم؟
پراکندگی حاصل کثرت است
بیایید تمرین وحدت کنیم
«وجود» تو چون عین «ماهیت» است
چرا باز بحث «اصالت» کنیم؟
اگر عشق خود علت اصلی است
چرا بحث «معلول» و «علت» کنیم؟
بیا جیب احساس و اندیشه را
پر از نقل مهر و محبت کنیم!
((قیصر امین پور))